«نه غزه» در ایران «لا ایران» در سوریه!؟
عبدالله گنجی | برخی از نیروهای سیاسی درون کشور و حتی برخی دوستان بدون تحلیل یا ساده اندیش این سؤال را طرح میکنند که چرا نظام جمهوری اسلامی ایران، خصوصاً در حوزه رسانهای بین حرکتهای مردمی در سوریه با بقیه جهان اسلام تفاوت قائل میشود. اگر قیامها، قیامهای مردمی است، چه فرقی میکند که در صنعا و تعز باشد یا در حمص و دمشق؟
مقام معظم رهبری چندی پیش اعلام کردند که موضع ما نسبت به حرکتهای مردمی درجهان اسلام روشن است و از آن حمایت میکنیم مگر آنکه امریکاییها در آن دخالت داشته باشند و تأکید کردند که هر جا امریکاییها حضور دارند ما نقطه مقابل آن هستیم. قبلاً تحلیل و قضاوت بر این بود که آنچه در سوریه میگذرد یک جریان افراطی و اسلامی سلفی است که دست به اسلحه برده و سطح بالایی از خشونت در رفتار سیاسی آنان و در واکنش حکومت سوریه مشهود است.
البته تحلیل بر این بود که جریان مخالف دولت اسد در سوریه چون یک جریان افراطی سلفی است طبیعتاً باید ضد صهیونیستی هم باشد که بعداً معلوم شد به رغم اشغال بخشی از کشورشان، از آنان موضعی علیه صهیونیست صادر نمیشود.
اکثر تحلیلگران موافق و مخالف دولت سوریه این را طبیعی میدانند که: چون سوریه عقبه جغرافیایی و پشتیبانیکننده مقاومت در لبنان و فلسطین است و درعین حال متحد منطقهای ایران نیز هست، صهیونیستها، جریان 14 مارس لبنان و امریکاییها درصدد فروپاشی آن جهت پایان دادن به مقاومت می باشند. اما آنچه نشان داد که منشأ حرکتهای پس از انتخابات ریاستجمهوری 1388 در ایران و اعتراضات اخیر سوریه از یک جا نشأت میگیرد، عدم مخالفت معترضان سوری با اشغال بخشی از کشورشان توسط صهیونیستها و یکی بودن شعارهای روز قدس در ایران و شعارهای چند هفته گذشته در سوریه است. در ایران شعار میدادند «نه غزه نه لبنان» و در سوریه شعار میدهند «لا ایران، لا حزب الله» چرا منشأ و نوع این دو شعار یکی است؟
آیا دولت سوریه از منابع آن کشور کمکی به ایران میکند که مردم آن کشور معترض آن باشند؟ آیا حزبالله غیر از صهیونیستها برای کسی خطرآفرین است که مردم سوریه پرچم آن را آتش بزنند؟ مگر نه این است که ایران و سوریه فقط در مبارزه با صهیونیست و کمک به مقاومت هممنافع هستند؟ لذا دشمنی این دو با صهیونیستم میتواند یکی بودن شعارها در دمشق و تهران را توجیه کند.
نکته جالب اینکه شعار «نه غزه نه لبنان» ابتدا توسط سایت وزارت خارجه اسرائیل تئوریزه شد. قطعاً شعار «لا ایران و لا حزب الله» نیز از این مرکز تولید شده است. آیا هیچ ملت عربی را میشناسید که علیه حزب الله شعار دهد؟رهبر حزب الله محبوبترین فرد جهان عرب است. بنابراین باید یقین کرد که امریکاییها تجربه شعارهای ایران را در سوریه پیاده میکنند و وقیحانه سفرای امریکا و فرانسه به شهرهای سوریه سفر و علناً با مخالفان دیدار میکنند.
شعار «لا ایران و لا حزب الله» و آتش زدن پرچم ایران و حزب الله توسط عدهای قلیل در سوریه نشان داد که رسانههای نظام جمهوری اسلامی به خوبی تشخیص دادهاند که همراهی با اعتراضات در سوریه یعنی همراهی با صهیونیستها و امریکا؛ از این رو نظام جمهوری اسلامی هوشمندانه در این تور گرفتار نشد.
این بدان معنی نیست که دولت و حاکمیت سوریه بیاشکال هستند اما مهم این است که بدانیم ردپای صهیونیستها و امریکا در حوادث سوریه قطعی است و همان سنسورهایی که در ایران فعال بود به سوریه منتقل شده است.
امریکاییها با شعارهای دروغین ارسال اسلحه و نیرو به سوریه از سوی ایران، درصدد ارائه چهرهای غیر واقعی از ایران برآمدند و تا حدودی موفق به این اثرگذاری شدند. اما شعار «لا ایران و لا حزبالله» نشان داد که موضع ایران در قبال حوادث سوریه صحیح و قابل دفاع است.